ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
بازم وقت امتحانا شد و ما شاعر شدیم :|
از غم دل میگذارم
دل به دستت می سپارمدر فراسوی نگاهت
چشم دل را جاگذارم
نظری تو،گذری تو
تو بر این عمر،ثمری تو
...
در غیاب دلنوازان
دل من را ببری تو
در ره تار طریقت
سوی چشم ترمی تو
...
دل بریدم از دو عالم
تویی تنها راه چاره ام
وقت تسلیم وجودم
پیک فتح و ظفری تو
...
گر چه حالم ناگوار است
ارچه روزم شب تار است
به شب ناخوشی من
تو سلامت سحری تو
...
نرود سوی دگر باز
نوک پیکان دل من
که ربوده است برق چشمت
دل و دین ونظر من
...
همه جایی همه سویی
نور چشمی،بصری تو
نظری تو،گذری تو
تو بر این عمر،ثمری تو
کاش همىشه امتحان داشتى
نفرین نکن دادا
سلام دوست تازه و خوبم
از اینکه به وبم سر زدی ممنونم
شعرتبسیارخوب بود طبع شعر خوبی هم داری
موفق باشی
ممنون دوست گلم
تو هم موفق باشی