کاشکی آخر این سوز بهاری باشد
کاشکی در بغلت راه فراری باشد
کاشکی آب شود یخ غرور قلبت
کاشکی در جاده ی امید،سواری باشد
کاشکی باز بروید گل از این سنگ یخی
کاشکی باز دلم صاحب یاری باشد
کاشکی گم بشویم در دل کوهستانها
کاشکی قرص رخت ماه شب تاری باشد