ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
سکوت است،ســکــــوت در این اتاق خالی
صدای فِس فِس بازدم وتیک و تاک ساعت دیواری
سکوتی که ندانم از کجا شروع شد
فریادی که یخ زده در این چهار دیواری
صدای لغزش خودکار روی کاغذ سفید
فراز و فرودِ عشق در شعرهایی که کسی ندید
دوباره روشن شدن شبم به اسم اعظم تو
و باز کشیدن آه از این آرزوی بعید
به شعرهایی که خواندم وبه گوشَت نرسید
به لحظه دیر مُعود که زود رسید
به جای خالیت در بیت انتهایی درد
به اشک های نریخته،،به دست خالی و سرد
اگر دراین نقطه چین نیآسودی
دمی نیامدی وبه من نیآلودی
اگر تو از تبار آسمانهایی
همیشه در افلاکی و دوراز من خاکی
به لحظه طلوعت هزار امید بستم
همه شب به کوه ها آواره و مستم
تا شاید برسد، شاید روزی به تودستمکه زنده ام درحسرت لجظه هم آغوشی
17 شهریور 92
خستگی،،،
13 شهریور 92